اقتصاد خانواده (بخش دوم)
اقتصاد خانواده (تدبیر منزل)
حکمت از نظر ارسطو و پیروان او به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشود. حکمت عملی شامل مواردی همانند اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدرن میباشد. موضوع تدبیر منزل تنظیم امور خانه و معاش خانواده است. رسالهای به نام رساله تدبیر منزل منتسب به ارسطو است. علت استفاده این کلمه در یونان قدیم این بوده که در آنجا مثل سایر جوامع ابتدائی خانه و خانواده مرکز فعالیت اقتصادی بوده است.
یک مثال ساده
هر یک از ما به عنوان مصرفکننده بر اساس برنامه خصوصی و شخصی خود یا بدون برنامه قبلی، برای برآورده شدن نیازهای روزانه زندگی خانوادگی، اقدام به خرید کالا و خدمات میکنیم.
فرد مسلمان و عاقل با الگوی مصرف ایرانی را فرض کنید که درآمد ماهانه وی مبلغ دو میلیون تومان می باشد. رفتار اقتصادی او را می توان در دو سناریو مورد بررسی قرار داد:
سناریوی اول
سناریوی دوم
به طور طبیعی در مرحله اول، نیازهای خود را به سه طبقه نیازهای بسیار ضروری، ضروری و سایر نیازها رتبهبندی میکند.
برخی نیازها هستند که امکان تاخیر انداختن آنها به ماه های دیگر ممکن نیست، این نوع نیاز را به نیازهای بسیار ضروری تعریف میکنیم. فرض کنید هزینههای مربوط به آب، برق ، تلفن و گاز و اجاره منزل مسکونی رهنی به مبلغ 60۰.۰۰۰ تومان است. طبیعی است تاخیر نسبت به پرداخت وجوه فوق برای فرد به شدت مشکلآفرین است، در نتیجه او مبلغ 6۰۰۰۰۰ تومان از درآمد ماهانه خود را بدون تردید باید به نیازهای بسیار ضروری تخصیص دهد. وی نسبت به 14۰۰.۰۰۰ تومان باقی مانده قدرت تصمیمگیری دارد.
به عبارت دیگر، او باید بین نیازهای متعدد زندگی به مقدار مبلغ محدود باقی مانده مبلغ دریافتی خود دست به انتخاب بزند.
در مرتبه دوم ذهن او متوجه ارضاء نیازهای ضروری خواهد شد. وی نیازهای ضروری را به نیاز به مواد غذایی، نیاز به لباس و پوشاک، نیاز به تربیت فرزندان و وسایل و خدمات فرهنگی، نیاز به کالاها و خدمات تقویت کننده بعد معنوی و روحی (مانند سفرهای زیارتی)، طبقهبندی و رتبهبندی میکند.
طبیعی است فرد به دلیل محدود بودن مبلغ باقی مانده از درآمد خود، نمیتواند همه نیازهای باقیمانده را ارضاء کند. او چارهای ندارد جز این که بین این دسته از نیازهای طبقهبندی شده دست به انتخاب بزند.
انتخاب، نیاز به طبقهبندی و رتبهبندی گزینهها و نیاز به ارزشیابی دارد. پس او ابتدا باید هر یک از نیازها را ارزشیابی نموده، رتبهبندی و سپس دست به انتخاب میزند.
فرض کنید فرد ابتدا تصمیم گرفته به بازار کالای مواد غذایی رفته و اقدام به ارضاء نیازهای مواد غذایی کند. در این مرحله، با یک گروه کالا مواجه میشود. در بین مواد غذایی گوشت، حبوبات، سبزیجات، و… وجود دارد. فرض کنید به بازار مواد غذایی وارد میشود.
در الگوی مصرف ایرانی مقداری گوشت وجود دارد که برای مصرف خانواده و میهمانان مورد نیاز است. تصمیم میگیرد مقداری گوشت فراهم سازد. مجدداً مشاهده میکند گوشت به دو قسم سفید و قرمز طبقهبندی میشود.
فرض کنید در ذهن او ارزش ماهی نسبت به مرغ و میگو بیشتر باشد، به عبارت دیگر، «ارزش نسبی ذهنی» ماهی در تمایلات او بیش از مرغ، میگو و بقیه است، یعنی از ماهی رضایتخاطر بیشتری نسبت به سایر اقلام گوشت سفید عاید او میشود. تصمیم به خرید ماهی میگیرد مشاهده میکند انواع ماهی در بازار وجود دارد، با مشاهده انواع ماهی تمایلات خویش را مورد بررسی قرار داده آنها را با یکدیگر مقایسه میکند.
برای مثال: با نگاه به تمایلات خود مشاهده میکند ماهی سفید برای او مطلوبیت و رضایت خاطر بیشتری فراهم کرده است. پس از این ارزشیابی و مقایسه، تصمیم به خرید میگیرد، ولی به سرعت محدودیت درآمد او به وی پیام میدهد «به چه قیمتی؟»، از قیمت آن سؤال کن! او نسبت به قیمت سؤال میکند فرض کنید هر کیلو 40۰0۰ تومان، گرچه نسبت به خرید ماهی سفید تمایل دارد، ولی توانایی هم شرط است.
به عبارت دیگر، ارزش نسبی عینی (خارجی) آنها را ابتدا محاسبه میکند. پس از این دو نوع ارزشیابی، فرض کنید سه کیلو ماهی آزاد خریداری و در سبد کالای مورد نیاز خود قرار میدهد. او اکنون بخشی از درآمد خود را خرج کرده و اقدام به انتخاب یک نوع کالا (ماهی آزاد) و یک مقدار (سه کیلو) کرده است.
نکات به دست آمده از مثال اقتصاد خانواده
- فرد بر اساس سلیقه و تمایل خود نسبت به کالا اقدام به خرید میکند. در نتیجه کالایی را که نسبت به آن تمایل ندارد در مواردی حتی اگر رایگان هم باشد، خریداری و یا تهیه نمیکند.
- کالاهایی که نسبت به آنها تمایل دارد را با یکدیگر مقایسه نموده و «ارزش نسبی ذهنی» آنها را بهدست میآورد.
- اگر از پیش نسبت به قیمت کالایی که در طبقهبندی بالا ارزش نسبی ذهنی آن بیشتر است اطلاع ندارد، اقدام به کسب اطلاع نسبت به «قیمت» آن میکند.
- قیمت کالایی که تمایل بیشتری نسبت به آن پیدا کرده را با سایر کالاها مقایسه نموده و «ارزش نسبی عینی خارجی» آن را بهدست میآورد.
- بر اساس دو معیار بالا کالاها را ارزشیابی میکند.
- «نوع» و «مقدار» کالایی که بیشترین رضایتمندی برای او فراهم میسازد را «انتخاب» و خریداری میکند.
- مبانی اعتقادی و ارزشها از طریق هر دو نوع ارزشیابی ذهنی و عینی در رفتار انسان عقلایی تأثیر می گذارد.