مسائل اقتصادی از قبیل بیکاری، معضل مسکن و گرانی و تامین هزینه های پدر و مادر توسط فرزندان و اتفاقاتی از این دست نیز از مهم ترین موانع ازدواج جوانان به حساب می آیند.

متاسفانه یکی از مهم ترین موانع ازدواج جوانان، تجمل گرایی می باشد. چیزی که امروزه ازدواج آن ها را تقریبا غیر ممکن گرده است. تشریفات آنچنانی و ریخت و پاش های زیاد و ولخرجی های عده ای از افراد، راه ازدواج را برای جوانان دیگر بسته است. این تقلید های کورکورانه و چشم و هم چشمی ها و رقابت ها برای نشان دادن قدرت مالی و نمایش های توخالی ثروت و خودنمایی، توانسته است پایه های ازدواج را فلج کند.

جوانانی که در طبقه متوسط اجتماع هستند نیز تلاش می کنند مانند این افراد باشند و با گرفتن قسط ها و وام و حتی متاسفانه گرفتن پول نزول دست به هر کاری بزنند تا همسرشان را خوشحال کنند. اما بعد از آن متوجه اشتباه خود می شوند و با قرض ها و وام های فراوان و بدهکاری های کلان تنها می مانند.

برای حل این مشکل باید همه ما دست به دست یکدیگر دهیم تا ریشه تجمل گرایی را ریشه کن کنیم. برای این امر ازدواج های دانشجویی که امروزه در حال برگزاری هستند باید گسترش یابند. برای جوانان دیگر توصیه می شود که بهتر است بعد از نامزدی و عقد محضری تا زمانی که به وسع مالی مناسب و خوبی نرسیده اند مراسم عروسی را برگزار نکنند.

اشکالی ندارد اگر  دوران عقد و نامزدی شان کمی طولانی تر شود. در این بین خانواده های دو طرف نیز تمام تلاش شان را بکنند و البته سطح توقعات و خواسته های خود را به صورت معقول کم کنند تا بتوانند فرزندشان را بدون فشار و دغدغه سرو سامان دهند و به خانه بخت بفرستند. بنابراین تا برداشتن موانع می توان مدتی در عقد ماند. دراین صورت هم از انحرافات جنسی و مشکلات اخلاقی ناشی از تاخیر در ازدواج گرفته خواهد شد و هم این فرصت مناسب در اختیار دختر و پسر قرار می گیرد تا همدیگر را بیشتر و بهتر بشناسند.

به طور کلی مسائل اقتصادی، همانند بیکاری، معضل مسکن و گرانی و تامین هزینه های پدران و مادران توسط فرزندان و اتفاقاتی از این دست نیز مهم ترین موانع ازدواج برای جوانان به حساب می آیند. این جوانان در شرایط بسیار بدی قرار گرفته اند. نیازهای جنسی آنان زیاد است و همواره تحت فشارهای جنسی هستند. متاسفانه بعضی از این جوانان مجبورند در بیرون از خانه و در اجتماع خود را خالی کنند و یا با جنس مخالفشان دوست شوند.

مسئولین و خانواده ها موظف هستند تا به میزان توانایی شان در رفع نیازهای مادی و مخارج ازدواج تمام تلاش شان را به کار گیرند. دولت هم نیز موظف است با ایجاد تمهیداتی، زمینه کار و اشتغال جوانان را فراهم کند و با اعطای وام های کم بهره به جوانان در این مسئله مهم مشارکت کند.

یکی از رایج ترین مشکلات و موانع ازدواج جوانان سخت گیری بیش از اندازه در انتخاب همسر آینده شان است. متاسفانه این مشکل هم در پسران و هم در دختران رواج زیادی دارد. دختران دم بخت تمام خواستگارهای شان را رد می کنند به این دلیل که شاید مورد بهتری در آینده به سراغ شان بیاید و پسران نیز دوست دارند دختر مورد نظرشان از همه نظر خوب و عالی باشد. متاسفانه تاثیر فاصله طبقاتی نیز در این موارد کم نیست. دختران و پسران ثروتمند دوست دارند با مواردی ازدواج کنند که هم سطح و هم شان خانواده آن ها باشند.

جوانان عزیز سعی کنید دست از سخت گیری فراوان بردارید. فقط کافی است سطح توقعات تان را از زندگی و همسر آینده تان پایین بیاورید و تا به یک مورد معقول برخوردید با او ازدواج کنید. سخت گیری های بیش از حد تنها سن ازدواج شما را بالا خواهد برد و در نهایت مجبور خواهید شد با فردی ازدواج کنید که قبلا ازدواج کرده است. بهتر است هر کاری را در زمان مناسب خودش انجام بدهید.

مشکلات خانوادگی نیز یکی از موانع ازدواج جوانان به شمار می رود. تک پسر یا تک دختر بودن و داشتن والدینی بیمار یا سرپرست خانواده بودن و حتی آسیب های اجتماعی همانند سابقه طلاق، اختلافات والدین، مشکلات روانی پدر یا مادر و اعتیاد از جمله موارد موانع اساسی ازدواج جوانان محسوب می شود.

این شرایط کمی ازدواج شما را سخت تر خواهد کرد؛ زیرا ممکن است همسر آینده شما دوست نداشته باشد که با پدر و مادرتان دریک جا زندگی کند. در این حالت می توان با کمی جستجوی بیشتر فردی را پیدا کنید که از نظر سطح فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی دقیقا همانند شما باشد و همه جوره شما را درک کند. شاید نتوان از پدر و مادر انتظار داشت که برای شما فداکاری زیادی بکنند زیرا شرایط آن ها نیز بحرانی می باشد. جوانان، خود باید در این زمینه یکدیگر را درک کنند زیرا آنان نیز حق زندگی دارند و با اشتراک این مشکلات و هم سان بودن شرایط یکدیگر می توان به راحتی از این موانع عبور کرد.

از دیگر موانع ازدواج جوانان ترس از کمبود اعتماد به نفس است. متاسفانه افرادی که اعتماد به نفس کمتری نسبت به دیگران دارند و در تصمیم گیری ها ناموفق هستند و همیشه تابع نظرات دیگران می باشند و کمتر تن به ازدواج می دهند. این افراد می ترسند که اگر تصمیمی بگیرند بر ضد آن ها رفتار کنند. شاید علت ترس از ازدواج آن ها مشکلات شخصی و اجتماعی در تحصیلات و شغل آن ها و تمکن مالی باشد. استرس این افراد آنقدر زیاد است که باعث می شود حتی تا سنین 40 سال نیز مجرد باقی بمانند.

اول از همه بهتر است استرس را از خود دور کنید و زندگی خود را به خدا بسپارید.از همین امروز برای آینده خود برنامه ریزی کنید و با هدف پیش بروید. مطمئنا اگر برنامه دقیقی برای آینده تان داشته باشید قطعا با اینگونه مشکلات روبرو نمی شوید. سعی کنید بیشتر فکر کنید و نظرات خوب و کاربردی دیگران را در زندگی تان به کار بگیرید. این تصمیم گیری ها تمرینی برای زندگی متاهلی شما خواهند بود. تمامی مشکلات ناشی از گوشه گیری و تنبلی می باشند.