فهرست مطالب

خانوم شاغل

دیگر نمی خواهم همسرم شاغل باشد

هرگاه مصلحت خانواده بعداز عقد چنان تغییر كرده باشد كه عدم اشتغال همسر را ایجاد كند ,
مثل‌اینکه مرد ادعا كند در هنگام عقد شرایط شغلی وی طوری بوده كه می‌توانسته فضای خالی ناشی از فقدان همسر
در خانه را شخصاً لبریز كند اما اكنون با اعتنا به تراكم مسئولیت‌های شغلی و لزوم حضور تمام‌وقت او در محل كار ,
دیگر نمی‌تواند به‌ جای همسر به ادامه کارها خانه و تربیت فرزندان رسیدگی كند
و این مسئله منجر اخلال در کارها خانواده شده‌است مرد قادر است مانع اشتغال همسرش شود .
با دقت به‌اینکه همسرم مشغول به کار می باشند متأسفانه در انجام بعضا امور کوتاهی‌هایی دارند
 نظیر عدم رسیدگی به تربیت فرزندان و انجام کارهای منزل .
 از آنجایی‌که عبد حقوقم کفاف زندگی‌مان را می دهد آیا میتوانم با رفتن به محل‌کار ایشان او را از کارکردن منع نمایم؟
خانوم شاغل
به‌موجب ماده 1117 قانون مدنی مرد قادر است در چندین مورد مختص بازدارنده اشتغال همسر خویش بشود .

 به ‌موجب این ماده , مرد در سه مورد می تواند از اشتغال همسر خویش دوری نماید :

1 – درصورتی که شغل زن منافی مصالح خانوادگی باشد .
2 . درصورتی که شغل زن منافی حیثیت مرد باشد .
3 . درصورتی که شغل زن منافی حیثیت خود او باشد .
یكی از این موردها , منافات اشتغال زنان با مصالح خانواده است .
در این‌حالت مرد قادر است زن را از اشتغال منع كند . منظور از منافی با مصالح خانواده اموری است
كه به‌ نوعی باعث سستی بنیان خانواده یا این که اخلال در محافظت و تربیت فرزندان و یا این که برهم‌خوردن نظم اقتصادی خانواده شود ,
مثلاً زن تمام‌وقت خویش را به آن اختصاص داده و در تربیت فرزندان یا این که انجام وظیفه های زناشویی کوتاهی کند .
برای تشخیص این کارها قاعده ثابتی نیست , چون اخلاق عمومی و اوضاع و احوال خاص هر ناحیه و خانواده
در گزینش مصلحت آن خانواده مؤثر است بدین ترتیب در هر مورد خاص باید
با مراجعه به خوی و عادات و رسوم آن جامعه و وضوح خاص آن خانواده تشخیص دهید
كه آیا شغل زن با مصالح خانواده منافات دارد یا خیر؟

خانوم شاغل

ولی به‌طور مسلم می‌توان اعلام‌کرد اشتغال زن نباید موجب اخلال در جریان عادی امور خانواده و بازدارنده
از سازمان منزل و تربیت فرزندان شود . همین‌که زن بتواند در عین مشغول به کار بودن به سازمان خانه
و تربیت فرزندان هم بپردازد , كافی است تا شوهر نتواند بازدارنده اشتغال وی شود .
دو‌مین موردی كه می‌توان عنوان كرد این است كه درصورتی که شغل زن منافی حیثیات مرد یا این که خویش زن باشد ,
شوهر قادر است از اشتغال وی پرهیز كند به‌ تیتر نمونه نوعی پوشش مختص مدنظر کارفرمایان باشد
که باحیثیت خانوادگی ضد و نقیض باشد .
در این باره نیز قاعده ثابتی نیست و به هر حال بایستی با مراجعه به حالت مختص آن مرد یا این که زن از نظر میزان تحصیلات ,
شرایط اجتماعی , مقر شغلی , میزان درآمد و حالت اقتصادی و همینطور نسب خانوادگی آن زن یا این که مرد تشخیص دهند
كه آیا چنین شغلی با حیثیت ایشان منافات داراست یا این که خیر .

خانوم شاغل

لذا مطابق قانون , زوج حق منع اشتغال همسر را به‌طور مطلق ندارد و حق زوج صرفا در مخالفت با برخی حرفه‌ها است .
در غیر این صورت ماده بایستی بدین صورت متن می شد :
«اگر اشتغال زوجه با مصالح خانواده یا این که حیثیات زوجین منافات داشته باشد , شوهر میتواند مانع شود» .
براین اساس , در صورتی‌که شوهر با شغل زن به دلیل مذکور مخالفت کند ,
زن بایستی شغل خویش را تغییر تحول و شغلی را برگزیند که با مصالح خانواده و حیثیات زوجین سازگار باشد .
لذا , شوهر میتواند با «شغل» زن , مخالفت کند , البته با «اشتغال» او به‌طور مطلق نمی‌تواند مخالفت‌ کند .
ضمناً شوهر شخصاً نمی‌تواند به دفتر کار همسرش بازگشت کرده و منع اشتغال او را بخواهد
و می بایست از روش دادگاه دادخواست منع اشتغال زوجه را تقدیم و پس از گرفتن حکم منع اشتغال زوجه آن
را به دفتر کار زن برده و به‌ طور رسمی او را از کار کردن منع نماید .

خانوم شاغل

به این ترتیب مرد نمی‌تواند به‌ صرف ادعا از اشتغال یا ادامه اشتغال همسرش جلوگیری به عمل آورد ,
بلكه در این زمینه شوهر ابتدا بایستی به‌ عنوان مدعا در دادگاه اقامه دعوی كند
و پس از ثابت منافی بودن شغل زن با مصالح خانوادگی یا این که حیثیات خویش یا این که زن , منع اورا از دادگاه بخواهد .
گویا است در این زمینه در حالتی‌که به تشخیص دادگاه اشتغال زن با مصالح خانوادگی یا این که حیثیات زن یا شوهر منافات نداشته باشد ,
مرد نمی‌تواند از آن خودداری كند .
 
هرگاه زن در هنگام ازدواج مشغول به کار بوده و مرد با تدبیر از این زمینه با وی ازدواج‌ کرده
یا این که اینكه اشتغال یا ادامه اشتغال همسر به‌ طور صریح ضمنا عقد شرط شده باشد
یا این که چه بسا در‌حالتی که به‌ طور ضمنی و فارغ از آن‌که در عقد تصریح به‌ عمل‌ آمده باشد ,
ضمنا عقد شرط شده باشد , مرد نمی‌تواند از اشتغال زن دوری كند ,

 مگر در موارد زیر :

خانوم شاغل
– هرگاه مصلحت خانواده بعد از عقد چنان تغییر و تحول كرده باشد كه عدم اشتغال همسر را ایجاد كند ,
مثل‌ این‌که مرد ادعا كند در هنگام عقد موقعیت شغلی وی طوری بوده كه می‌توانسته فضای خالی ناشی از
کمبود همسر در خانه را شخصاً پر كند البته اكنون با اعتنا به تراكم مسئولیت‌های شغلی و لزوم حضور تمام‌وقت او در محل كار ,
دیگر نمی‌تواند به‌ جای همسر به ادامه کارها خانه و تربیت فرزندان رسیدگی كند
و این قضیه باعث اخلال در کارها خانواده شده‌است .
– هرگاه بعد از عقد چنان تغییری در یکی عنصرها مهم حیثیت مرد
( نظیر میزان تحصیلات , شرایط اجتماعی , مقر شغلی , میزان درآمد و موقعیت اقتصادی ) تولید شده باشد
كه اشتغال همسر با حیثیات روز جاری مرد یا این که خویش زن منافات داشته باشد .
در چنین مواقعی به لحاظ میرسد شوهر بتواند با ادعای منافات‌ داشتن اشتغال زن
با حیثیات وی از ادامه اشتغال همسر جلوگیری كند .
 
نوشته شده توسط شهر هوشمند اینترنتی
وب طلایی

اشتراک گذاری این مقاله در ...

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوره‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x