معیارهای نامناسب ازدواج
مهمترین عامل شکست در تمامی ازدواجها، معیارهای نادرست و اشتباه ازدواج است که باعث میشود دختران و پسران از همان ابتدا در جهت اشتباه و غلط حرکت کنند. ازدواج برای همه ما تصمیم بسیار مهمی می باشد که میتواند تمام زندگیمان را تحت تأثیر قرار بدهد.
به همین خاطر باید حواستان به تمامی معیارهایی که برای انتخابهمسر دارید باشد. معیارهای اشتباه و غلط ازدواج میتوانند زندگی مشترک شما را با مشکلات فراوان یا حتی جدایی روبهرو کنند. درعینحال معیارهای درست زندگی، می توانند شما را به سمت پیشرفت و خوشبختی حرکت دهند.
اما این معیارها چه چیزهایی هستند؟ چطور بفهمیم که معیارهایمان برای ازدواج صحیح است یا خیر؟ برای رسیدن به جواب این سؤال معیارهای نامناسب برای ازدواج را برای شما مطرح خواهیم کرد. دقت داشته باشید که دلایل اشتباه برای ازدواج فقط همین مطالبی که عنوان میکنیم نیست و میتواند با توجه به شرایط هر رابطه ای متفاوت باشد، به همین جهت مشاوره قبل از ازدواج ضروری است.
توجه به ظاهر زیبا
همه ما میدانیم توجه به ظاهر طرف مقابل برای ازدواج معیاری اشتباه است. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که ظاهر در ازدواج اهمیت بسیاری دارد. همیشه هم قرار نیست چهره طرف مقابل پس از مدتی برای شما عادی شود یا حتی هیچ اهمیتی نداشته باشد.
مسئله مهم این است که ظاهر نباید اولین یا تنها معیار ازدواج باشد. وقتی به اخلاق یا شرایط خانوادگی یک نفر توجه نداشته باشید، طبیعتاً در زندگی با او نیز از همین نقطه دچار مشکل میشوید. به همین دلیل بهتر است به ظاهر فرد در کنار موضوعات دیگر توجه کنید.
موقعیت اجتماعی
موقعیت اجتماعی یکی دیگر از معیارهای ازدواج می باشد. بسیاری از دختران و پسران به دنبال همسری میگردند که شرایط اجتماعی خوب و در خور توجهی داشته باشد. آنها بسیاری از مواقع به دنبال این هستند که از این طریق بتوانند شرایط بهتری در زندگی برای خود فراهم کنند.
اما مشاوران خانواده معتقد هستند بهترین حالت برای ازدواج این است که طرفین ازنظر موقعیت اجتماعی مشابه یکدیگر باشند؛ یا حداقل تفاوت نسبتا کمی داشته باشند. در این حالت، دغدغهها، زمانهای آزاد، محدودیتها و شرایط مالی هر دو نفر یکسان است.
اما اگر شما به دنبال کسی باشید که شرایطش خیلی از شما بهتر است، احتمالاً در هیچکدام از این مسائل مشترک نیستید و همینطور ممکن است طرف مقابل به دلیل جایگاهی که دارد شما را نیز تحقیر کند.
شرایط مالی
پول و شرایط مالی جز یکی از دغدغههای اساسی همه ما در سالهای اخیر به شمار می آید. حتی شاید عمدهترین دلیل ازدواج نکردن جوانان هم باشد. به همین خاطر است که وضعیت مالی خوب تبدیل به یک معیار اساسی برای ازدواج افراد شده است. همانطور که در ارتباط با زیبایی ظاهر هم گفتیم؛ اینکه شریک زندگی شما توانایی مالی خوبی داشته باشد، بسیار مهم است. اما وضعیت مالی تنها چیزی نیست که باید به آن توجه کنید.
در ارتباط با وضعیت مالی همسر آیندهتان باید در نظر بگیرید که آیا طرف مقابل شما خسیس است یا بیشازحد افراطی خرج میکند؟ آیا او در کنار شرایط مالی خوب، شما را درک میکند و برای شما احترام قائل است. این سؤالات و بسیاری از مسائل دیگر چیزهایی هستند که باید بهدقت به آنها توجه کنید و آنها را بررسی کنید.
فرار از خانواده و تنهایی
یکی دیگر از معیارهای اشتباه ازدواج این است که ازدواج میکنید تا از خانواده (خانه پدر و مادر) خود فرار کنید. گاهی اوقات زندگی در خانواده آنقدر برایتان سخت شده است که به دنبال راهی برای فرار از آن میگردید؛ در این شرایط ازدواج برای بعضیها تبدیل به تنها راه چاره میشود.
اما مراقب باشید از چاله به چاه نیفتید. چرا که ممکن است آنقدر درگیر فرار از خانه بشوید که به هیچیک از رفتارها و خصوصیات اخلاقی طرف مقابلتان توجهی نشان ندهید. این کار گاهی باعث میشود در آینده دچار مشکلاتی شوید که فرار کردن از آنها دیگر بهراحتی امکانپذیر نیست.
تنهایی بهخصوص از یک سنی به بعد بسیار سخت میشود. به همین خاطر بعضیها به دنبال راهی میگردند که این تنهایی را با کسی پر کنند. با توجه به شرایط فرهنگی بسیاری از مواقع این راهحل فقط ازدواج است.
یا ممکن است به دلیل تنهایی چنان وابسته طرف مقابل شوید که احساس کنید میخواهید با او ازدواج کنید. در این شرایط کمی با خودتان فکر کنید؛ به این سؤال پاسخ دهید که آیا اصلاً شما آمادگی لازم برای ازدواج کردن را دارید؟ طرف مقابل شما پختگی لازم برای کنترل یک زندگی را دارد؟ آیا اگر اینقدر تنها نبودید بازهم با این شخص ازدواج میکردید یا خیر؟
سن پایین برای ازدواج
معیار بعضی افراد بهخصوص دخترخانمها این است که در سن پایین ازدواج می کنند. این ملاک باعث میشود آنها به خودشان زمان لازم برای شناخت طرف مقابلشان را ندهند. یا حتی فرصت ارتباط با گزینههای بهتر را هم از خود میگیرند. درواقع با چنین کاری شما موفقیت زندگی مشترکتان را به شانس و اقبال واگذار میکنید. اما تنها این نکته را به خاطر داشته باشید که برای ازدواج، باید به بلوغ فکری کاملی برسید و این امر معمولاً در سنین پایینتر اتفاق نمیافتد.
ازدواج به امید تغییر
«بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم میشود»، «من میتوانم او را بروفق مرادم تغییر دهم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، دنیای تاهلی می تواند حال و هوایش را تغییر میدهد» و… .
با فردی مواجه شدهاید که به نظر آدم جالبی به نظر می رسد، بخشی از نیازها و خواستههای شما از همسر را برآورده میکند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست.
با وجود این امر تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها بتواند به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواجتان راسختر میشوید و پیش میروید.
عجله
«دوست دارم سریعتر تکلیفم مشخص شود»، «حوصله کشدادن ماجرا های متفاوت را ندارم»، «از فسفس کردن خوشم نمیآید، یکبار آره یا نه را میگویم و خلاص»، «خانواده عروس/ داماد عجله دارند تا سریعتر جواب را بگیرند»، «مادر و پدرم عجله دارند» و… .
انتخاب در شرایط اضطرار و عجله، انتخابی عجولانه یا تصمیمگیری از نوع از سر بازکنی است. انتخاب عجولانه یکی از معیارهای نادرست و انتخابی سریع، بیهدف و بیسازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی، قطعی و چندین برابر است و احتمال دارد فرد به واسطه آن انتخاب ناآگاهانه و ضربالعجل با بسیاری از مصائب و مشکلات جبرانناپذیر مواجه گردد.
هر انتخاب درستی به وارسی و بررسی بسیار زیادی نیاز دارد، بیگمان لازمه این عمل نیز مستلزم صرف زمان بسیاری است. حال در انتخابی به بزرگی انتخاب شریک و همسفر یک عمر زندگی، حساسیت و اهمیت آن دو صدچندان می گردد.
بحرانهای روحی و عاطفی
«فکر کنم با ازدواج وضعیت روحیام بهتر شود»، «دوای درد من فقط ازدواج است»، «اگر ازدواج کنم تمامی مشکلاتم حل میشوند» و… .
اظهارات فوق، گفتههای افرادی است که دچار «شکست عاطفی» شده اند و تصور میکنند با ازدواج میتوانند از شرایط و احوالات نابسامان و بد خود رها بشوند. نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و نادرست است که میتواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد.
نداشتن شناخت کافی
میگویند «فرد خوبی است و خانواده با اصالتی دارد، اما هنوز مطمئن نیستم»، «در چند بار ملاقاتی که داشتم به نظر می رسد فرد موجهی باشد»، «دو به شک هستم نمیدانم فرد مناسبی برای ازدواج هست یا خیر» و… .
بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاهمدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته اند و از روحیات و خلقیات یکدیگر مطلع شدهاند و میتوانند جواب مثبت خود را به خانوادهها اعلام کنند، اما آیا براستی شناخت شما کافی است؟
به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناختهای چند جلسه خواستگاری یا شناختهای کافیشاپی، رستورانی و… فقط شناختهای کلیشهای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه میدارند و حقیقت وجود او را افشا نمیکند.
بنابراین هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمیتوان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کاملی نمی باشد.
روابط جایگزینی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
این نوع رابطه که باز هم از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر می باشد، در حقیقت رابطهای است که خیلی زود بعد از تمام شدن یک رابطهی دیگر آغاز میشود. در حقیقت افراد پس از آنکه رابطهی عاطفیشان شکست میخورد، برای رهایی از تنهایی بلافاصله سراغ رابطهی جدیدی میروند و از آنجا که نوع رابطهها نیز حسی شبیه به عشق دارند، با عشق اشتباه گرفته میشوند. افرادی که عشق را تجربه میکنند، دوست دارند عاشق باشند.
آنان خود را متقاعد می سازند که عاشق هستند و میخواهند امنیت از دست رفته در رابطهی قبلی شان را در رابطهای جدید به دست بیاورند. در حقیقت چون به امنیت در رابطه عادت کرده بودند، میخواهند دوباره آن حس را به دست آورند، در حالی که واقعاً چنین نیست و راحتی و امنیت رابطهی قبل را به طور کامل از دست دادهاند.
وقتی رابطهی قبلی مدام جلوی پیشرفت رابطهی جدید را میگیرد، به این معنی است که فرد بهطور کامل رابطهی قبلی را تمام نکرده است و این موضوع هنوز برای شخص و در ذهن او ممکن است قابل بازگشت باشد.
هنوز هم سعی میکند مسائل و مشکلات رابطهی قبلی را حل کند. این نوع رابطهها که برای جایگزینی رابطهی قبلی شکستخورده ایجاد میشوند، حسی شبیه به عشــق دارند اما هنوز تحـت تأثیر احسـاسات ناراحتکننـدهی رابطهی قبـلی می باشند و قبول شخص به عنوان همسـر یکی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر می باشد.
ازدواج نقطه عطفی در زندگی هرکدام از ما است. یک انتخاب خوب باعث پیشرفت و یک انتخاب بد باعث ایجاد مشکلات بسیاری خواهد شد. پس اینکه چه کسی را برای ازدواج انتخاب میکنیم موضوع بسیار مهمی است. اما از کجا بدانیم معیارهای درستی برای ازدواج مان در نظر گرفتهایم؟
بهترین پاسخ به این سؤال این است که از جلسات مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنید. در این جلسات یاد خواهید گرفت که با چه اولویتهایی برای آینده خود همسر انتخاب کنید. آیا طرف مقابل واقعاً معیارهای شما را دارد؟ و اینکه آیا معیارهای شما اولویت درستی دارند یا خیر.
تحقیقات نشان داده اند زوجینی که از جلسات مشاوره پیش از ازدواج استفاده میکنند معمولاً ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همین خاطر بهتر است شما هم راجع به معیارهایتان برای ازدواج از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید.