ارتباط با فرزند2
ارتباط با فرزند 2
شخصیت فرزندان
برخی پدران و مادرها تصور مینمایند که فرزند آنان برای اطاعت و فرمانبری از بزرگترها خلق شده اند؛ غافل از آنکه بچه دارای عاطفه ها و تمایلاتی میباشد. که چنانچه به آنان بها ندهند و به سوالهای وی پاسخ نگویند شخصیت اورا غیرمستقیم و روزبروز ضعیف مینمایند. به نحوی که در آینده قادر به اجرای مسئولیتهای خویش نخواهد بود.
بعضا مادر ها و پدران، فرزندان را به هیچ عنوانً جزء انسانها به حساب نمیآورند. گفتارها و سئوالهای فرزند را با بیاعتنائی تلقی مینمایند و گاه به وی میخندند که خواه ناخواه فرزند این خنده را به حساب مضحک کردن و تحقیر خویش می آورند.
تکرار و ادامه این شیوه تدریجاً فرزند را در نظر خودش خوار و ضعیف میکند و شخصیت اورا تنزل میدهد. ممکن است گفته شود پس مادرها و پدرانی که به دلیل نداشتن دانش کافی پاسخ سوالهای فرزندان را نمیتوانند بدهند چه نمایند؟
بشر و خواهش عزت نفس
خواهش عزت نفس و شرافت، یکیاز تمایلات عالیه انسانی میباشد که به قضاء حکیمانه آفریدگار با ذات انسان آمیخته گردیده و در نهاد آدمیان ریشه فطری دارد. همه ی مردم بطور طبیعی به شرافت و عزت نفس متمایلند و از آن خشنود میگردند و از پستی و فرومایگی متنفرند و از آن احساس سختی و عدم رضایت میکنند.
خواهش عزت نفس مانند بقیه تمایلات طبیعی، از روز اولیه به دنیا آمدن بطور قضیه و استعداد در نهاد فرزندان انسان مخفی میباشد و به موازات رویش و نمو شان آن رغبت نیز تدریجاً شکوفا میگردد و رنگ تحقق و فعلیت به خویش می گیرد
خانواده و تربیت
از نگاه اسلامی منزل کانون مقدس و اولین پایگاه برای تربیت، سازندگی و حتی آفرینندگی بشر میباشد. این کانون گرم و پرنور که بر پایه ی دو رکن عاطفه و شخص میباشد قادر است اشخاصی بپروراند آزاد، مطلع، آشنا به حدود و وظایف و مسئولیت، سرباز، نگهدار خویش و جامعه خود.
منزل میتواند آموزشگاهی باشد که در آن اشخاص درس مهر، صلح، بردباری، ایمان، اخلاق و رفتار و تعادل را آموزش میبینند یا این که مکتبای که در آن درس دشمنی و انتقام، ترشرویی، نابکاری، مکر و ریا و دورویی آموخته میشود.
با تمامی نفوذ هایی که آدمی در طی دوران حیات از جامعه و مدرسه و همبازی ها می گیرد باز نفوذ خانواده در وی بیشتر و تا پایان عمر در وی وجود دارد به همین دلیل از نگاه عالمان تربیت نقش خانواده نقش فوقالعاده و موثرتر از نقش دیگر موسسه ها میباشد. خانواده در فرزندان سازندگی ساختوساز مینمایند، آنانرا به مبانی فرهنگی، علم، داناییهای روز مجهز می سازند شیوه ی زندگی درست و آداب زندگی اجتماعی را آموزش می بینند، مهر و اخلاق و رفتار به فرزندان میدهند و بالاخره آنانرا به رفتار و متانت مجهز میکنند.
وظایف پدر و مادر
آنکس که در راه پدر یا این که مادر شدن میباشد بیش تر از هرچیز بایستی به وظایف و برنامههای خود آشنا باشد. اولین وظیفه دانایی از هدف، شیوه ی و برنامه زندگی میباشد. این دستور مذهب ماست که بدانیم چرا زندهایم؟ و به خیال و خاطر چه امری خلق شدهایم؟ زندگی چه میباشد؟ و چه هدفی را بایستی در آن تعقیب کرد؟
همچنان برای آنها که در صدد تشکیل خانوادهاند رعایت این نکات ضروری میباشد که چرا تشکیل خانواده میدهند و در تعیین همسر چه اصول و ضوابطی را بایستی در نظر بگیرند، چه نکتههائی در زناشوئی بایستی مورد توجه باشد.
ارتباط با فرزند 2
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
رسالت اولیاء و مربیان در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
بدون شک و تردید مهمترین رسالت اولیاء و مربیان سعی در شکوفایی شخصیت کودک ها و نوجوان ها، تامین بهداشت روانی و پیشگیری از انحرافات و آسیبپذیریهای احتمالی آنهاست. مساله تحلیل علمی انحرافات یا این که آسیبهای اجتماعی سالهاست که مورد دقت پژوهشگران متفاوت قرار گرفته است . متخصصان حرفههای متفاوت، به ویژه روانشناسان، جامعهشناسان، کارشناسان آموختن و تربیت و مددکاران اجتماعی هر کدام تلاش کردهاند از روزنهای خاص بهاین موضوع بنگرند.
بطور کلی وقتی از آسیبها یا این که انحرافات اجتماعی کلام به میان میاید که ارزشهای حاکم بر جامعه، پذیرای بعضی از رفتارهای موجود نیست. انحرافات اجتماعی به دو شکل آگاهانه و ناآگاهانه ظاهر می گردد. انحرافات آگاهانه آن گروه از رفتارهای نا مطلوب و ناشایستهای میباشد که از شخص یا این که گروهی با دانایی و علم گذشته مشاهده می گردد و با نظام ارزشی جامعه تضاد دارد.
واضح میباشد برخی از رفتارهای ناخوشایند که از برخی از نوجوان ها و جوان ها سر میزند قادر خواهد بود سوای دانایی و آشنایی درست آنان از ارزشها و معیارهای اجتماعی باشد. به عبارت دیگر دراین موقعیت شخص خلافکار یا این که زخمخورده به درستی نسبت به قبح یا این که گناه کثیف بودن اخلاق و رفتار خویش اذعان ندارد.
در هر حال بایستی دقت داشت شخصی که در گیر برخی از انحرافات رفتاری میگردد لزوماً درصدد نفی تمامی معیارها و ارزشهای حاکم بر جامعه نیست، بلکه به نظر می رسد که وی احیاناً تنها برخی از ارزشهای مو جود در جامعه را مورد شک وتردید قرار داده و یا این که آنان را عملاً نفی نموده است.
امروزه در مطالعات مربوط به کژ رفتاری ها و آسیبهای اجتماعی از قبیل دزدی، بزهکاری، مکتب گریزی، اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر، انحرافات جنسی، ولگردی و خانه به دوشی، ضمن دقت به نیازهای زیستی، بیشترین قیمت به چگونگی روند شکل گیری شخصیت و نظام پرورشی و آموزشی خانه و مکتب داده میشود.
قدر مسلم این میباشد که دراین راستا خانواده به عنوان یک واحد تربیتی و اجتماعی با نظام ارزشی استوار، در حسن تامین نیازهای زیستی، روانی کودک ها و شکل دادن به شخصیت آنان نقش مهمی دارد، به دلیل آن که خمیر مایه شخصیت شخص در محیط خانواده صورت میگیرد.
بیشک و تردید، تربیت اساس فعالیت و هدف مهم آن فراهم کردن خردسالان برای احراز مسئولیتهای شخصی و اجتماعی میباشد. ساخت مقدمات و تمهیدات این اصل از درون خانه و به بوسیله پدر و مادر، اولین الگوها و سرمشقهای طفل استارت می خورد.
بنابر این در جامعه اسلامی بایسته میباشد ریشه اساسی انحرافات و آسیبهای اجتماعی را در چگونگی نظام تربیتی و آموزشی، ساختار شخصیتی اشخاص و میزان خویشتن داری ها جستجو کرد.