صلح امام حسن (ع)
صلح امام حسن (ع)
ویژه نامه دوستی امام حسن علیه السلام
چکیده: صحبت از کار بزرگی میباشد که امام حسن علیه السلام پیشوای دوم شیعهها، برای ادامه حیات آئین اسلام و تشیع -که راه درست امیر مؤمنان علیه السلام میباشد-انجام داده است .
امام باقر علیه السلام :«والله آنچه حسن بن علی علیه السلام انجام داد، برای این امت عالی تر از هر چیزی بود که نوروروشنایی خورشید بر آن تابیده میباشد.
نگاهی به زندگی نامه امام حسن مجتبی علیه السلام
امام حسن علیه السلام سال سوم هجرت در مدینه متولد شد و هفت سال و اندی جد خویش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بزرگ شد و بعد از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که با رحلت حضرت فاطمه سه ماه یا این که شش ماه بیشتر فاصله نداشت تحت تربیت پدر بزرگوار خویش قرار گرفت.
وی بعداز شهید شدن پدر بزرگوار خویش به دستور پروردگار و طبق وصیت آن حضرت، به امامت و خلافت رسید و در حدود شش ماه به اداره کارهای مسلمین پرداخت و دراین دوران معاویه که دشمن سرسخت امام علی و قوم و قبیله وی بود و سال ها به طمع خلافت جنگیده بود، به عراق،(پایگاه خلافت امام حسن علیه السلام) لشکر کشید و مبارزه را شروع کرد.
از سوی دیگر، سرداران لشکر امام حسن را رفته رفته، با پول های گزاف و نویدهای فریبنده فریب داد و لشکریان را بر آن حضرت شورانید. بالاخره آن حضرت به «صلح و دوستی»،مجبور شد و خلافت ظاهری را با قوانینی(به شرط این که بعداز درگذشت معاویه مجدد خلافت به امام حسن علیه السلام برگردد و خویشاوندان و شیعیانش از تعرض مصون باشند) به معاویه واگذار نمود.
وی بدین ترتیب، خلافت اسلامی را قبضه کرد و وارد عراق گردیده و در سخنرانی همگانی قانونی موقعیت صلح و دوستی را الغاء نمود. آنگاه از راه و روش های مختلف، دشوارترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت و شیعههای وی روا داشت. امام حسن علیه السلام در کل دوران امامت خویش که ده سال به طول انجامید در نهایت شدت و اختناق زندگی کرد و هیچ گونه امنیتی حتی درداخل منزل خویش نداشت و بالاخره در سال پنجاه هجری به تحریک معاویه به دست همسر خویش مسموم و شهید شد. (برگرفته از شیعه در اسلام علامه طباطبایی(ره))
کریم و مهربان اهل بیت (به مناسبت زاد روز امام حسن مجتبی علیه السلام)
بزرگ ترین واقعه ای که در زندگی آن امام مهربان میدرخشد،«سازگاری»با معاویه ابن ابی سفیان میباشد. دانشمندان زیادی در تاریخ اسلام،(اعم از مسلمان و غیر مسلمان) در این زمینه نوشته اند و داوری های گوناگونی کرده اند.
سوال های زیادی درباره این «صلح و دوستی» مطرح میباشد. اینکه «علت امام (ع) با دشمن خویش و خاندانش صلح و دوستی کرد؟» یا این که «عواملی که امام را بهاین سو کشاند، چه بود؟» یا این که «این صلح و آشتی چه منفعتی برای مسلمانها و جهان اسلام، در آن زمان داشت؟» یا این که «تفاوت تلاش امام حسن با کاری که امام حسین در قیام عاشورا کرد، چه می باشد؟
بحمدالله، پژوهش های دامنه داری درباره این اتفاق بزرگ تاریخی شدهاست. در اینجا نگاهی از بعضی زوایا بهاین مسئله گردیده است.
صلح امام حسن (ع)
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
کلمه صلح و آشتی
صلح و آشتی عبارت میباشد از عهد عدم تعرض، عهدوپیمان به نجنگیدن و عهد و پیمان همزیستی مسالمت آمیز. دوستی در جایی مفهوم پیدا می نماید که وظیفه جنگیدن باشد(جهاد ابتدایی در زمان امام علیه السلام، جهاد دفاعی، قتال اهل بغی و…)، اما مصلحت اسلام و مسلمین ایجاب می نماید که با دشمن قرار داد صلح و آشتی امضا نمایند؛
و این در جایی میباشد که تعداد مسلمان ها کم میباشد و نمی توانند در مقابل دشمن مقاومت نمایند، یا این که ترک مخاصمه می نمایند تا کسب نیرو نمایند و یا این که بهاین آرزو که طرف مقابل در اسلام وارد شود و مسلمان گردد. البته در صورتی که این جهات در کار نباشد، ادامه دادن آشتی جایز نیست.
امام حسن علیه السلام صلح و دوستی و نفوذ تاریخی اموی ها در حاکمیت دینی
مهمترین چالشی که امام حسن علیه السلام در زمان عصر امامت و بلکه حیات خویش با آن رو به رو شد، مساله نفوذ اموی ها در حاکمیت دینی زمان های پیشین و بروز آثار آن در این زمان میباشد.
نفوذی که از زمان رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله (8 سالگی) شروع و در خلافت عثمان به نقط ی اوج خویش رسید. یعنی به عبارتی بنی امیه ای که به «شِرکِ» در آیین، شُهره بودند، در حال حاضر و در زمان امامت وی و پدر بزرگوارشان، علی (ع) نه فقط داعیه دار اسلام شده اند بلکه قسمت بزرگی از کشور های شمالی حکومت اسلامی را در اختیار گرفته اند و مردم ساده اندیش آن دیار را فریفته اسلام خواهی شان نموده اند! ضروری ترین کاری که امام حسن می توانستند انجام بدهند، پرده برداشتن از صورت کریه و نفاق این قبیله، بویژه معاویه بود. از اینرو، امام (ع) قبلی این طایفه را اینگونه فاش می نمایند و نفرین نبی اکرم (ص) را دربارۀ آن ها خاطرنشان می نمایند.
ایشان در مجلس معاویه به وی فرمود: «معاویه! فراموش کرده ای که زمانی که پدرت تصمیم گرفت اسلام بیاورد، تو اشعاری خواندی و اورا از اسلام بازداشتی. و شما ای گروه (حامیان معاویه) به خداوند سوگندتان می دهم آیا به خاطر نمی آورید که فرستاده خداوند صلی الله علیه و آله در هفت جا ابوسفیان را لعنت کرد. کسی از شما قادر است آن را انکار نماید؟»