مادر – اولین چراغ زندگی
مادر – اولین چراغ زندگی مادرم / مادرم / مادرم بزرگ شدیم . . . فهمیدیم که دارو آب میوه کمبود . . بزرگ شدیم . . . فهمیدیم بابابزرگ دیگر هیچگاه گشوده نخواهد گشت همانگونه که مامان گفته بود . . بزرگ شدیم . . . و فهمیدیم چیزهایی ترسناک خیس از ظلمت نیز میباشد . . . بزرگ شدیم . . . به مقدار ای که فهمیدیم پشت هرخنده مادرم هزار شیون بود . . و پشت هر اقتدار پدرم یک بیماری پنهان بود . . . بزرگ شدیم . . . و یافتیم که مشکلاتمان دیگر با یک شکلات , یک خرقه یا این که کیف حل نمیشود . . . و این که والدیمان دیگر دستهایمان را برای عبور […]