راز محبوبیت سردار سلیمانی2
راز محبوبیت سردار سلیمانی2
5. عفو و گذشت
از دیگر عامل های جلب دل ها، رحمت و اغماض میباشد. امام راستگو(ع) از رسول اکرم(ص) نقل میفرمایند که حضرت فرمودند:
«عَلَیکمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا یزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فتَعَافَوْا یعزَّنادرُ اللَّه؛ بر شما باد گذشت؛ چون که گذشت جز بر عزّت مخلوق نمی افزاید.
بعد از یکدیگر گذشت نمائید تا پروردگار شما‌را عزّت بخشد.»
یکی‌از اهالی شام در حضور امام مجتبی(ع) به بدگویی و ناسزا پرداخت. هنگامی سخنانش به آخر رسید، حضرت به وی سلام کرده، لبخندی زدند و فرمودند: ای پیرمرد! گمانم تو درین شهر غریب و نیازمند پذیرایی باشی!
به خانه ما بیا تا ادای وظیفه کنیم. هنگامی که آن مرد کلام حضرت را شنید، با شیون عرض کرد: گواهی می دهم که پروردگار خویش بهتر مطلع میباشد که بار سنگین رسالت را بر دوش چه کسی بنهد! تو و پدرت مبغوض ترین افراد در نظرم بودید؛ ولی اینک محبوب ترین افراد نزد من میباشید.
6. هم دردی و هم دلی
رسول اکرم(ص) میفرمایند: هر کس برادر با ایمانش را با گفتن کلامی مسرور نماید یا این که مورد احترام قرار دهد، تا‌زمانیکه وی خوشحال میباشد، گوینده آن سخن همواره در سایه عفو وبخشش الهی به سر میبرد.
7. نرمی و ملایمت در سخن گفتن
«سهل ساعدی » از اصحاب رسول(ص)، میگوید: من در هیچ خطبه ای از خطبه های نمازجمعه رسول(ص) حاضر نشدم، مگر آن که حضرت این آیه کریمه را قرائت می فرمودند: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِتَّقُوا الله و قُوُلوا قُولاً سدیداً»؛ «ای افرادی که ایمان آورده اید! تقوای خداوند را پیشه نمائید و سخنانی استوار و متین بگویید.»
خیلی از غم ها ممکن میباشد با گفتار نرم و ادب در کلام، به خوشی تبدیل شوند. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «أجملوا الخطاب تَسْمَعوُا جَمیلَ الصَّواب؛با مخاطب به زیبایی و نرمی کلام بگویید تا پاسخ قشنگ و نرم بشنوید!»
و در جای دیگری میفرمایند: زبانت را به سخن نرم و بذل سلام عادت بده که طرف داران تو زیاد می گردند و اندوهگین شوندگان از تو کاهش مییابند.
8. توقع و طمع نداشتن
یکی‌از مهمترین عامل های محبوبیت این میباشد که آدم از عموم هیچ گونه چشم داشتی نداشته و تنها برای رضای پروردگار قدم بردارد.
رسول اکرم (ص) میفرمایند: به آنچه در پیش خداست، امیدوار باش تا پروردگار تورا دوست بدارد و از آنچه در اختیار مردم میباشد، چشم پوشی کن تا مردم تورا دوست بدارند.
بعداز ذکر مسأله محبوبیت و کارداران آن در منابع فقهی، به خصوصیت های بارز و اصلی شخصیت جهانی؛ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی(ره) میپردازیم و نکاتی را درباری خصوصیت های وی ذکر میکنیم:
1. محبوب دل ها
همه برای وی شیون کردند، حتی مسیحی ها و اهل سنت. همگی به مراسم‌تدفین وی در شهرهایی که تشییع شد، آمدند؛ مراسم‌تدفینی که سابقه نداشت و دشمنان نیز به‌این عظمت و محبوبیّت اعتراف کردند.
خبرنگار نیویورک تایمز نوشت: «اینجانب همیشه راهپیمایی های چند هزار نفره در جمهوری اسلامی ایران را شاهد بوده و آنان‌را پوشش خبری داده ام؛ ولی هیچ وقت این گونه نبوده است .
اینک میلیونی آمده اند. آنان همه به میل خویش آمده اند. دریایی بیکران از مردم از ساعت شش صبح به محل آمده اند. در طول ۲۵ سال فعالیت در جمهوری اسلامی ایران تا به امروز اینگونه چیزی ندیده ام.
2. راز محبوبیت
سرّ محبوبیت این سردار چیست؟ همه اوصافی که برای محبوبیت میان مردم گفته شد، در‌این مرد بزرگ جمع بود؛ وی هم ایمان قوی و عمل صالح داشت و هم خدمت بی منّت به عموم داشت و توقعی از کسی نداشت و مدام در خدمت مستضعفین بود و با ملایمت و نرمی برخورد می‌کرد و در سختی ها در کنار عموم بود؛
راز محبوبیت سردار سلیمانی2
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
اما تعدادی امر در زندگی این مرد والا بسیار پر رنگ بود:
الف) اخلاص:
این مرد چهل سال در جبهه های متعدد، فارغ از هیچ توقع و نام و رسمی خدمت کرد. برعکس بعضی مسئولین که چند برابر حق مأموریت گرفتند و میگیرند، اعلام شد که حاج قاسم هیچ حق مأموریتی از سفرهای خارجی؛ چون سوریه و عراق نمی گرفت؛
ب) علاقه و ایمان به خداوند:
امروزه عالمان و جامعه شناسان برای محبوبیت عامل های زیادی می شمارند، مثل: زیبایی، هنر، قدرت و…؛ اما قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً»؛
«قطعاً افرادی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، پروردگار رحمان محبتی برای آنها در دل ها قرار میدهد!» سردار سراسر وجودش ایمان و عشق و علاقه الهی بود، مخصوصا علاقه به شهیدشدن. ماجرای انگشتر آن شهید را همگی شنیده ایم که زمانی انگشتر خویش را به دختر شهید مدافع حرم به نام زینب کادو دادند، فرمود: حقش را ادا کن و برای شهیدشدن من دعا کن و از امام رضا(ع) این حاجت را بگیر!
عاشقی درد است و درمان نیز هم
مشکل میباشد این عشق و علاقه و سهل و آسان نیز هم
جان فدا بایستی بدین دلدادگی
دل که دادی می رود جان نیز هم
ج) امتیازات ویژه:
سردار سلیمانی امتیازاتی داشت که در کم تر شخصی سراغ داریم. امام علی(ع) درباره خصوصیت های مالک اشتر میفرمایند: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ وَجَّهْتُ إِلَیکم عبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَا ینَامُ أَیامَ الْخَوْفِ وَ لَا ینْکلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ حِذَارَ الدَّوَائِرِ أَشَدُّ عَلَی الْکفَّارِ مِنْ حَرِیقِ النَّارِ وَ هُوَ مَالِک بْنُ الْحَارِثِ الْأَشْتَر؛
من مخلوقی از بندگان آفریدگار را به سوی شما فرستادم که در روزهای وحشت نمی خوابد و در لحظه خوف از دشمن روی نمی گرداند و بر بدکاران از شعله های آتش تندتر میباشد. وی مالک پسر حارث مدحجی میباشد.» حضرت در‌این جمله‌ها به چند صفت مالک اشاره میفرمایند: مخلوق خالص پروردگار؛
همیشه بیدار؛ هنگام خوف استوار؛ و بر بدکاران و دشمنان چون آتش تند؛
د) آگاهی عمیق:
از دانایی و فکر عمیق وی بود که با تشکیل ارتش ناتوی شیعی، مرکب از حزب الله، زینبیون، فاطمیون، حیدریون و… توانست مقاومتی به وجود آورد که با قدرت آن داعش و در واقع آمریکا و اسرائیل را در ناحیه شکست دهد و پای روسیه را به سوریه به نفع مقاومت باز نماید.
وی لشکری را کشف و جذب کرد که با تعلیمات و تربیت، به قدرت بزرگ نظامی تبدیل شدند وحشدالشعبی و مقاومت سوریه را به وجود آورد و امثال ابومهدی المهندس را کشف و تربیت کرد و رشد بخشید؛
ه) مردمی بودن:
وی نه فقط نسبت به فرزندان شهدا کریم و مهربان بود؛ بلکه به آحاد عموم و خصوصاً شیعه‌های دنیا مهر می ورزید و این کار وی از سر اخلاص بود؛
و) ولایت مداری:
سردار تنها شعار نمی داد؛ بلکه مرد کار و باور بود. وی شیفته اهل بیت (ع) بود. ناله هایش در روضه ها و هنگام زیارت امام رضا(ع) و روضه های هفتگی وی حتی‌در مسافرت، شاهد درستی این ادعا میباشد.
وی فرمان بردار صددرصد و سرباز فداکار مقام معظم رهبری(حفظه الله) بود و با فدا کردن جان خود این ولایت مداری را امضا نمود؛
ز) عمل کرد فراجناحی: سردار در خط ولایت و تابع محض اما دانا بود و هیچ وقت اسیر جناح بندی و بازی های سیاسی نشد.
وی جز خدمت خالصانه و صادقانه و بی ادعا، چیز دیگری نمی شناخت.
دشمن بداند انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران، سپاه قدس و مقاومت، متکی به اشخاص نیست تا با کشتن شخصی یا این که کسانی آنها را نابود نماید؛ بلکه یک جریان و یک مکتب میباشد که هیچ گاه نابود نخواهد شد.
درست همان جریان تشیع که در کربلا و در زمان بنی امیه و بنی عباس، مخصوصاً هارون نسل کشی کردند تا شیعه را از ریشه برکنند؛ اما تشیع همچنان باقی ماند و پیش رفت و بالنده و زنده باقی مانده است .
جریان حزب الله و حشدالشعبی و مقاومت همیشه پابرجاست؛ چون چنانچه سرداری برود، سرداران دیگری جای وی پرچم را به دست خواهند گرفت.
امیر مؤمنان علی(ع) در سوگ سردار خویش «مالک اشتر» فرمودند:
«ألا إنَّ مالِکَ بنَ الحارِثِ قَد قَضی نَحبَهُ و أوفی بِعَهدِهِ، و لَقِیَ رَبَّهُ، فَرَحِمَ الله مالِکاً! لَو کانَ جَبَلاً لَکانَ فِنداًو لَو کانَ حَجَراً لَکانَ صَلداً. للهِ مالِکٌ! و ما مالِکٌ! وهل قامَتِ النِّساءُ عَن مِثلِ مالِک! وَ هَل مَوجودٌ کَمالِک؛
بدانید که مالک بن حارث زمان خویش را به نقطه پایان برد و به قول خود وفا نمود و به دیدار پرورگارش شتافت. معبود مالک را بیامرزد! چنانچه کوه می بود، قله ای دست نیافتنی و بدور و بلند می نمود! و در صورتی‌که سنگ می بود،
صخره ای سخت بود آفرین بر مالک! مالک که بود؟! آیا زنان دیگر مانند مالک را می زایند؟! آیا در دوران ما چون مالک میباشد؟!» راوی گوید: چون فرود آمد و به منزل رفت،
مردانی از قریش نزد وی رفتند و گفتند: خیلی برای وی بی تابی کردی و نالیدی. وی که مرد. امام فرمودند: به پروردگار قسم! مرگ وی اهل مغرب (شام) را عزت داد و اهل مشرق (عراق) را خوار کرد.
آن حضرت چند روز بر وی می گریست و بسیار در فقدان وی اندوهناک بود و می فرمود: دیگر مانند او‌را هیچ گاه نخواهم دید.
سردارشهید حاج قاسم(ره) نیز نزد مقام معظم رهبری (حفظه الله) اینگونه جایگاهی داشت و این را می توان از نمازی که رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) بر پیکر عزیز این شهید اقامه نمودند به وضوح دید، همینطور یادآوری های وی در مراسم های متعدد باز هم نشان از مالک بودن سردار برای سکان دار انقلاب دارد.
خدایش او‌را با مولایش امیرمؤمنان(ع) محشور فرماید.
