زن در نگاه عارفان
زن در نگاه عارفان
زن در نگاه عارفان
در پایان این بخش بعضی از آنچه در کتاب اهل معرفت آمده نقل می گردد تا محصول شهود عارفان نام دار روشن شود .
قیصری در شرح فصّ محمدی از فصوص محی الدّین اینگونه میگوید : « اعلم انّ المراة باعتبار الحقیقة عین الرجل وباعتبار التعین یتمیز کلّ منهما عن الاخر … »
یعنی از نگاه واقعیت میان زن و مرد امتیازی نیست و حقیقت زن عین حقیقت مرد میباشد ، تنها از جهت تعین و تشخّص از یکدیگر ممتازند و چون اصل هر دو یکی میباشد و از نگاه واقعیت میان آنان تمایزی نیست ،
تمامی جایگاه هایی که برای مرد متصور میباشد نیل به آنان مقدور زن نیز است ، چنانکه شیخ اکبر فرموده است : « انّ هذه المقامات لیست مخصوصةً بالرجال ، فقد تکون للنساء ایضاً لکن لمّا کانت الغلبة للرجال تُذکرُ باسم الرجال » .
امروز غلبه مردان بر زنان در نیل به جایگاه های معنوی مورد پذیرش میباشد البته بایستی دید آیا این غلبه مرتبط با استعداد ذاتی مرد و بی استعدادی گوهر زن میباشد و یا این که در اثر تربیت محیط و خانواده ، و سنّت وعادت و … میباشد .
ولی بعضی از مردهای نژادهای متفاوت نیز نه صرفا از مردان دیگر کم استعدادترند بلکه از برخی از زنان نیز نازل تر خواهند بود .
جناب محی الدین سرّ دوست داشتنی بودن زن را که در بیان رسول گرامی اسلام آمده است درین میداند که زیرا ذات اقدس پروردگار منزّه از آن میباشد که بدون مجلی و مظهر مشاهده گردد ، و هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و اوصاف الهی باشد ، بهتر پروردگار را نشان میدهد .
و زن در مظهریت آفریدگار جامع تر از مرد میباشد ، چون مرد صرفا مظهر قبول و انفعال الهی میباشد زیرا آفریده حق میباشد و زن قبل از آن که مظهر قبول و انفعال الهی است مظهر فعل و تاثیر الهی نیز میباشد زیرا در مرد تصرّف می نماید و آن را مجذوب خود قرار داده و محبّ خویش می سازد ، و این تصرّف و تاثیر نموداری از فاعلیت خداست ، از این جهت زن جامع تر از مرد میباشد .
در صورتیکه مرد بخواهد آفریدگار را در مظهریت خویش مشاهده نماید ، شهود او تام نیست اما درحالتی که بخواهد آفریدگار را در مظهریت زن بنگرد ، شهود وی به کمال و تمام میرسد . لذا زن دوستداشتنی رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم قرار گرفت و در آن حدیث معروف فرمود : از دنیای شما زن و بوی خوش دوستداشتنی من قرار داده شد و نور و روشنایی دیده من در نماز میباشد .
نکاتی که در تبیین گفتار محی الدین لازم میباشد عبارت است از :
1 – مراد از محبّت درین بحث حبّ الهی میباشد نه شهوت حیوانی ، چنانکه خود ابن عربی فرموده است : « ومن احبّهنّ علی جهة الشهوة الطبیعیة خاصّة نقصه علم هذه الشهوة فکان صورةً بلا روح … »
یعنی درصورتیکه کسی زنان را از جهت غریزه طبیعی دوست داشته باشد سر این شوق واشتیاق را نمی داند ، و زیرا دانش به مقصود و دور اندیشی از رمز به منزله روح بوده و خویشِ میل به منزله شکل و هیکل میباشد ، هر که اهل شهوتِ سوای محبّت الهی میباشد همچون شکل بی روح میباشد .
2 – خواسته از فاعلیت و منفعلیت زن همانا نسبت به مرد میباشد یعنی زن منفعل از مرد بوده و فاعل در اوست خیر منفعل از وی و فاعل در جنین باشد که در آنجا مظهر خالقیت آفریدگار گردیده و در سازماندهی جنین در رحم نقش داراست زیرا خالقیت زن گرچه به نوبه خویش حائز اهمیت میباشد البته از محور گفت و گو کنونی خارج میباشد ،
چون گفت و گو در تشریح محبوبیت زن نزد فرستاده اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشد و اساساً صحبت ابن عربی ابتدا فصّ محمّدی تعبیروتفسیر به عبارتی حدیث خاطر گردیده است که در آن زن و بوی خوش دوستداشتنی نبی قرار داده گردیدهاست .
3 – آنچه در شرح قیصری در زمینهی این قضیه آمده بسیار پرنور از مطالبی میباشد که در بقیه شروح نظیر مؤیدالدین جندی و ملاّ عبدالرزاق کاشانی و … آمده میباشد .
زن در نگاه عارفان
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
محی الدّین در کتاب کبیر فتوحات نکات دیگری داراست که عبارت میباشد از :
1 – پیدایش زن از مرد میباشد لذا هیچ وقت زن به جايگاه مرد نمیرسد و آیه وللرجال علیهنّ درجه را تایید این مطلب میداند . ولی پیدایش زن از مرد مطلبی در خور تحقیق و تجدید نظر میباشد ، وما در بحث قرآنی به آن پرداختیم .
2 – واصلان به سوی پروردگار اعم از زن و مردند و وصول به حقّ اختصاصی به مرد ندارد .
3 – حیض زشتی و آلودگی میباشد که اغتسال از آن لازم میباشد و تمامی پیش کسوتانِ طریقت و ریاضت اتفاق دارند که دروغ ، حیض نفوس میباشد ، یعنی آدمِ دروغگو حائض و کثیف میباشد چه زن باشد و چه مرد . بدین ترتیب « حقیقت » ، غسلِ از حیضِ « کذب » در مردان و زنان میباشد .
4 – چنانچه که جنازه زن ومرد برای نماز و دفن در قبر آماده وجمع شده باشد و امام بخواهد بر هر دو به یک نماز انجام وظیفه نماید ، آیا بایستی جنازه زن را نزدیک قبله و مقدم بدارد و جنازه مرد را به طرف خویش قرار دهد یا این که به عکس ، ابن عربی میگوید : بهتر آن میباشد که جنازه مرد را نزدیک قبله قرار داده و جنازه زن را نزدیک خویش بگذارد .
امّا در تبیین اسرار حکم ، نظر شریف وی این میباشد که زیرا زن محل شکل گیری فرزند میباشد و به مکوّن حقیقی و واقعی یعنی معبود نزدیک تر از مرد میباشد لذا سزاوارتر آن میباشد که زن مقدّم بر مرد واقع شده و به قبله نزدیک تر باشد تا فرزند وی به فطرت توحیدی متولد شود .
5 – در تفسیر :
رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر اللّه …
مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنها را از یاد آفریدگار مشغول نمی نماید .
تصریح می کند که درجه کمال نسبت به زنان محجور و ممنوع نیست و زن هم شامل آیه کریمه است گرچه صریحاً اسم او نیامده است .
6 – همین مطلب یعنی عدم عدم محجوریت زن از کمال با دقت به تقدّم مرد در باب هفتاد و دو ، نیز تکرار شدهاست .
7 – در باب هفتاد و دو اینگونه میفرماید : زن در اکثری از احکام حج با
مرد اختلاف دارد چون گرچه در انسانیت اجتماع دارند لیکن در اثر عروض ذکوریت و انوثیت از یکدیگر امتیاز یافتند ( یعنی انسانیت گوهر آنانرا تشکیل میدهد و نر و ماده بودن عارضی میباشد ) .
8 – دربارهی مزبور میفرماید : گهگاه زن در کمال به جايگاه رجال میرسد و گهگاه مرد به گونه ای تنزّل می نماید که از نقص زن نیز پایین تر میاید .
9 – در باب هفتاد و سوم مردان و زنان نامداری که به جایگاه های منیع بار یافتند مطرح میفرماید و در گفت و گو حافظون و حافظات حدود الهی و در مبحث حلم اینگونه میگوید : « ما من صفة للرجال الاّ و للنساء فیها مشرب تولاّهم اللّه بالحلم … »
وموارد فراوان دیگری ، هم از نظر ارائه خطوط کلی دعوا و هم از جهت نشان دادن مصادیق بارز آن ، از زنان نامور که به دیدار ابن عربی آمده یا این که او به ملاقات آنها رفته است می توان در نوشته های این عارف بزرگوار یافت .