logo

فهرست مطالب

گنج قارون

گنج قارون

گنج قارون

قارون از قبیله حضرت موسی و عموزاده او بود. وی در حفظ تورات تلاش فراوان داشت. پروردگار به قارون زندگی سعادتمند و رزق و روزی فراوانی عنایت کرده بود. وی به قدری از اسباب سعادت و رفاه مادی بهره مند بود که کمتر کسی مانند وی وجود داشت.

قارون میان بنی اسرائیل زندگی مرفهی داشت، لباس های فاخر میپوشید و بدون زینت از خانه خویش خارج نمی‌شد. کاخ های اسمان خراشی برای خویش ساخته و نوکران فراوانی برگزیده بود، احشام و حیوان‌های زیادی در اختیار داشت.

وی به قدری گنج داشت که به هرچه علاقه پیدا میکرد و به آن حریص میشد، آن را برای خویش فراهم میکرد و حرص و ولع وی به مال دنیا، سیری ناپذیر بود و شادی وی در زیادی مال و فزونی سیم و زر بود.

خردمندان بنی اسرائیل گاهگاهی اورا از ادامه این راه برحذر می داشتند و از سر موعظه و پند به وی می گفتند: فراموش مکن که گنج از اولِ دنیا تا به امروز زینت و ابزار بهجت جهان بوده است .

ولی هرکس که دلباخته جهان گردد، خودخواه، مغرور و خودسر میشود و گمان می نماید کسی بر وی فضیلت ندارد و بقیه مردم از نژاد وی نیستند و آنان صرفا برای خدمت وی خلق شده اند، لذا هرگاه وی حرف میزند، مردم بایستی با سرافکندگی گوش نمایند و هرگاه اشاره نمود بایستی آماده باشند،

موقعی که کسی را احضار می نماید، بایستی بلافاصله حاضر شود، بایستی مردم مسخر و زیردست وی باشند و یا این که حداقل اظهار ارادت نمایند و چنانچه اینگونه نکردند و یا این که زمزمه مخالفت سردادند بایستی آماده پذیرش مجازات باشند و محرومیتها،

مخصوص کسی میباشد که دست از خدمت وی بردارد و یا این که در برآوردن امیال وی سستی به خرج دهد و به‌این شکل هرگونه ظلم و ستم را بر مردم روا میدارد و پیوسته گنج و مکنت خویش را به رخ مردم میکشد.

شاید ثروتمندان با احسان به مردم می توانستند قلب ها را متوجه خویش سازند و بیشتر مفاسد اخلاقی را از خویش بدور نمایند و از خشنودی خدا و اجر آن نیز بهره مند گردند.

در‌این‌حالت‌ به بهشت جاودان می رسیدند و سعادت جهان و آخرت را برای خویش حفظ می کردند البته مال و گنج چشم دل دنیاطلب را کور می نماید و غرور و خودخواهی سبب میگردد که شخص صرفا انسانهای متملق و فریبکار را ببیند و فقط سخنان منافقین را بشنود و آه و شیون مظلومان و محرومان برای وی قابل درک نباشد.

بنی اسرائیل می دیدند، قارون بر سرکشی و ستمگری خویش پافشاری می ورزد و همه روزه شیوه ی جدیدی در تجمل و آرایش خویش بکار میگیرد و فقط در فکر ارتقاء مال و گنج میباشد و فقر و گرسنگی سایر افراد برای وی اهمیتی ندارد.

لباسهای فاخر میپوشد، گرچه دیگر افراد لخت و عریان باشند. خلاصه آنکه وی راه ظلم و سرکشی را پیش گرفته و با غرور و تکبر بر مردم منت میگذارد.

گنج قارون

گنج قارون

شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.

لذا مردم تصمیم گرفتند او‌را از پیامدهای این راه ناپسند برحذر دارند و خطاب به وی گفتند: ای قارون! به مال جهان دل خوش مکن، چون دلبستگی زیاد به مال جهان موجب گمراهی میشود و پروردگار گمراهان و دنیاپرستان را دوست ندارد.

ایشان در ادامه به قارون گفتند: ما نمیخواهیم تو دست از مال و متاع جهان برداری و از گنج خویش چشم بپوشی، بلکه میگوییم تو از مال و گنج خویش بهترین منفعت را برداشت کن، البته به فقیران و مستمندان بی اعتنایی روا مدار و آنان‌را فراموش مکن.

همان طوری که پروردگار به تو کرامت کرده، شما هم به مستمندان احسان کن، تا معبود تورا محافظت نماید و اموالت را فزونی بخشد و خیر و برکت خویش را بر تو جاری سازد!

ای قارون! مگر نمی دانی که گنج جهان مانند سایه ای ناپایدار میباشد که از میان می رود و ودیعه ای میباشد که بایستی به صاحبش بازگردد، به دارایی زیاد خود خرسند و مغرور نباش، بلکه آن را وسیله رفع نیاز مادی و خوشبختی اخروی خود قرار ده! راهنمایی و پند ما تنها به خاطر صلح و دوستی با تو میباشد، تا لطف خداوند بر تو جاری باشد.

ما بیم آن داریم، با این روشی که تو در پیش گرفته ای آفریدگار ثروتت را بگیرد و از بهشت پروردگار نیز محروم گردی!

تکبر و خودخواهی قارون را واداشت تا یک روز با لباسهای فاخر و پر ارزش خویش در بین مردم عبور نماید و گنج و مکنت سرشار خویش را که آفریدگار به وی داده بود با کبر و خودخواهی به مردم عرضه دارد.

بیچارگان و بینوایان بنی اسرائیل می دیدند که قارون با لباسهای زیبا و بلند، با غرور و خودخواهی بر مرکبی راهوار سوار میشود و اطراف او‌را نوکرانش میگیرند.

چشمهای مستمندان به وی خیره میشد و مردم برای دیدن وی دستها را بالای چشمهای خویش می گذاشتند تا اورا خوب ببینند و دیدن قارون با این اوضاع و احوال آنها‌را مرعوب و مقهور خویش می ساخت و چون خود در فقر و سیاه بختی گرفتار بودند، لذا به یکدیگر می گفتند: ای کاش ما گنج قارون را داشتیم، همانا که وی دارای ثروت زیاد و منفعت عظیمی از دنیا میباشد!

بعد از آن که راهنمایی و پند برای امثال قارون ثمری ندارد و خویشاوندی او با موسی علیه السّلام برای جلب عواطف او کفایت نمی نماید و نظاره فقیران اورا تحت تأثیر قرار نمی دهد، بایستی شمشیر قانون از نیام درآید و پرده های ضخیم کبر و غرور را پاره نماید و ظلمتها را بشکافد تا بستر خیر و احسان در جامعه گسترده گردد.

موسی با شدت و قدرت بایستی به قارون اعلام نماید که زکات مال خود را بپردازد و به فقرا و مستمندان احسان کند. چون در مال وی حق معینی برای فقرا و محرومان موجود میباشد.

 

وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان

اشتراک گذاری این مقاله در ...

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوره‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x