logo

فهرست مطالب

شکافته شدن دریا1

 شکافته شدن دریا1

 

 شکافته شدن دریا1

شکافته شدن دریا1

 

داستان شکافته شدن دریا برای حضرت موسی(ع)

بعداز دعوت حضرت موسی(ع) از فرعون و فرعونیان به خداپرستی و ارائه معجزات مختلف و عدم پذیرش آنان، وی مأمور میگردد که نصف شب با بنی اسرائیل از مصر کوچ نماید، البته وقتی که به رود نیل میرسد، ناگاه متوجه می گردند که فرعون و لشگرش آنان را از پشت سر تعقیب می نمایند.

در اینجاست که موسی(ع) مأموریت پیدا می نماید عصای خویش را به دریا بزند و بعد از انجام این کار، راه های زیادی از دل دریا باز می گردد و جمعیت بنی اسرائیل به سلامت از دریا می گذرند و از آن طرف لشگر مخالف که هم چنان آنان‌را تعقیب می کردند، زمانی همه به وسط دریا می رسند، آب ها به هم می پیوندند و همگی هلاک می گردند.

جوانمردی و شجاعت مردی از آل فرعون

در حالی که فرعونیان به فکر قتل موسی بودند و عقاید خویش را به بحث و رد و ایراد گذارده بودند و برای حصول بهترین رأی می کوشیدند، مردی از آل فرعون که پنهانی به موسی ایمان آورده بود، با جوانمردی و شجاعت به مخالفت با آنها و دفاع از موسی پرداخت و پستی کار و سوءعاقبت توصیه فرعونیان را برای آنها بیان داشت و استدلال آنها‌را فسخ کرد و به شرح دلایل روشن و حجت های آشکار خویش پرداخت.

مؤمن آل فرعون گفت: «چرا قصد کشتن کسی را دارید که میگوید: خداوند من خدای یگانه میباشد، چنانچه که دلایل روشنی از جانب آفریدگار برای شما آورده است ، چنانچه دروغگو باشد دروغش گریبان او‌را میگیرد و درصورتی که صادق باشد، عذابی که به شما وعده داده به شما میرسد، چون پروردگار کسی را که اهل افراط و دروغگویی باشد دوست ندارد».

مؤمن آل فرعون آن‌ها را از عذاب و انتقام الهی بیم داد و اعلام کرد: «من از ابتلا به عاقبت اقوام دیگر بر شما می‌ترسم. از تکرار سرگذشت قبیله نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از آن بر شما بیم دارم، پروردگار برای بندگان خویش ستم روا نمی دارد، ای خویشان من! براستی، من از قیامت شما بیم دارم، روزی که نزد وی بازمی گردید و راه نجاتی ندارید.

یوسف هم پیش از این با دلایل روشنی به سوی شما آمد و شما در آنچه وی می گفت همواره تردید داشتید، تا اینکه وی از دنیا رفت، بعد از آن گفتید، پروردگار بعداز وی هیچوقت پیغمبری نمی فرستد و به‌این طریق پروردگار اشخاص افراطکار و شکاک را بدست گمراهی می سپارد.

فرعونیان برخلاف راهنمایی و نصیحت مرد مؤمن، در مقابل وی مقاومت و اورا تکذیب کردند، تا شاید او‌را ناگزیر سازند که در جبهه و رأی آن ها درآید، اما مرد مؤمن گفت:

«ای خویشاوندان من! درحالی که من شما‌را به سوی نجات میخوانم، چرا شما من را به سوی آتش دعوت میکنید؟! من را دعوت میکنید که به خدای واحد کافر شوم و آنچه را که به آن دانش ندارم شریک پروردگار قرار دهم، من شما‌را به سوی خدای مقتدر و آمرزنده دعوت میکنم اما آنچه شما من را به سوی آن میخوانید، در دنیا و آخرت سودی ندارد و برگشت همه ما به سوی خدای یگانه میباشد، و افراطکاران، به عبارتی اصحاب آتشند، آنچه من برای شما گفتم بزودی به یاد میاورید و اینجانب کار شمارا به پروردگار واگذار میکنم، چون وی به عمل بندگان خود بیناست.»

ارشادوراهنمایی و اندرز این مرد مؤمن، فرعونیان را در تنگنا قرار داد. سخنان وی مانند صاعقه بر جان و دل آنان نشست و رعب و وحشت در وجود آنان ایجاد کرد و ذهن های آن‌ها‌را سفیهانه دانست، فرعونیان که خویش را در مضیقه دیدند به مخالفت با وی برخاستند و او‌را تحقیر کردند و تصمیم به قتل وی گرفتند، اما خداوند او‌را از حیله و مکر وی نجات داد.

 

 شکافته شدن دریا1

شکافته شدن دریا1

شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.

نزول عذاب الهی بر فرعونیان

موسی علیه السّلام به دعوت خویش ادامه داد، ترساندن و بیم، اورا منصرف نکرد و همچنان فرعون را به سوی ایمان به خدای خویش میخواند و از وی می خواست که به جانب خداوند زمین و آسمانها بازگردد و بنی اسرائیل را به وی بسپارد. البته این خواسته، برای فرعون ستمگر و یاغی قابل تحمل نبود، لذا به خودخواهی خویش ادامه داد و در جهالت خود بیشتر فرورفت.

فرعون اشخاص گمراه قبیله خویش را که با ذلت انس گرفته بودند و زندگی نکبت بار و بردگی را پذیرفته و با آن خو گرفته بودند نزد خویش خواند تا قدرت و شوکت خویش را برای آنها یادآوری نماید و آن‌ها‌را در تحمل کفر و ذلت استوار سازد.

فرعون در‌این بین به ذهن های عمومی مراجعه کرد و گفت: «مگر سرزمین مصر و این نهرهایی که در زیر پرچم حکومت من روان میباشد، متعلق به من نیست؟! مگر بینایی ندارید؟! آیا اینجانب از این مرد ضعیف و حقیر که قادر به تکلم درست و فصیح نیست، برتر نیستم. چنانچه وی راست میگوید چرا دستبندهای طلا و جواهرات بدست وی نیفکنده اند و چرا ملائکه دوشادوش اورا همراهی نمیکنند؟!

قبیله فرومایه چون سخنان فرعون را شنیدند، با تبعیت و اطاعت از وی موجب ادامه ظلم و ستم وی شدند.

بعد از آن که فرعون به خودسری و خودخواهی خویش ادامه داد و راه دروغ و مغالطه را پیش گرفت و حجت آشکار موسی را نادیده گرفت، جایی برای صبر و موردی برای ادامه برهان باقی نماند. فرعون با خودسری بر قبیله خویش چیره شد و انواع ذلت و خواری را به بنی اسرائیل اجبار کرد، لذا خدای بلندمرتبه به موسی امرکرد تا به فرعون و خاندان وی اعلان کند که بزودی پروردگار کیفر بی دینی و جزای آزار بنی اسرائیل را به آنها میرساند.

چیزی نگذشت که خدای یگانه فرعونیان را با کمبود اموال ومیوه درختان و اندک اشخاص مواجه ساخت و رود نیل فرونشست، آب آن کم و نفع آن ناچیز شد و کشتزارهای آن‌ها به کم آبی گرایید. برداشت میوه و محصول آنها کم و درختهایشان پژمرده گشت. بعد از آن کشت و زرع و دامهای آنها‌را گرفتار گردباد و باران شدید کرد و در ادامه انبوه ملخها چون سیل بر باقی مانده مزارع آنان ریخت و بعد از آن شپشها بر فرعونیان مسلط شدند و خواب از چشمشان ربودند، آن گاه منزل و زندگی آنان‌را پر از قورباغه کرد تا جایی که آنان به ظرفهای طعام و آب و لباس فرعونیان راه یافتند.

در ادامه از بینی آنها خون سرازیر گشت و آفریدگار اموالشان را تباه و نابود ساخت تا کیفر اشتباه و کفرشان را بدهند بعد که عذاب روزافزون متوجه قبیله گردید، گفتند: «ای موسی! از پروردگار به عهدی که تراست بخواه تا این عذاب و بلا را از ما به دور نماید. بر این قسم چنانچه رفع بلا کردی، به تو ایمان میاوریم و بنی اسرائیل را بهمراهی (و متابعت) تو می فرستیم».

پروردگار برای اتمام حجت بلا را از آن‌ها بدور ساخت، تا شاید راه رستگاری پیش گیرند و با قبول حکمت و برهان روشن به راه راست هدایت گردند و از شرک روگردانند، ولی فرعونیان با خلاصی از بلا و عذاب عهد خویش با خدا را می شکنند و از خیانتکاران گشته و در گیر قهر و عذاب میگردند.

 

وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان

اشتراک گذاری این مقاله در ...

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوره‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x